نیاز به سیستمهای ارتباطی پیشرفته و قابل اطمینان، همزمان با افزایش احتمال بحرانهای اجتماعی، تهدیدات تروریستی و بلایای طبیعی بهصورت روزافزونی احساس میشود. این سیستمهای ارتباطی باید بتوانند در کمترین زمان، پیامهای حیاتی و اضطراری را از مناطق بحرانزده به مراکز کنترل و مدیریت بحران و از آنجا به افراد در معرض خطر و نیازمند امدادرسانی نمایند تا از جان و مال آسیبدیدگان، در برابر حوادث و بلایا محافظت نموده و یا میزان آسیب را به حداقل برسانند. یکی از مهمترین ویژگیهای چنین سیستمهای ارتباطی این است که بتوانند در بدترین شرایط بحرانی به بهترین وجه عمل کرده و تحت هیچ شرایطی عملکرد آن بهطور عمدی یا سهوی آسیبپذیر نباشد. یکی از جدیدترین فناوریهای ارتباطی برای استفاده در شرایط بحران و حوزه پدافند غیرعامل، شبکههای حسگر بیسیم میباشند. جهت تامین امنیت شبکههای حسگر بیسیم، انتخاب پروتکلهای مدیریت کلید مناسب بهخاطر محدودیت منابع حسگر، هنوز یک موضوع چالش برانگیز است. از آنجا که استانداردهای ارائه شده جهت شبکههای حسگر بیسیم فقط ویژگیهای یک پروتکل مناسب را برشمردهاند و از یک پروتکل خاص نامی برده نشده است، لذا استفادهکنندگان از این تکنولوژی در انتخاب پروتکل توزیع کلید مناسب هنوز هم سردرگم میباشند. در سالهای اخیر، طرحهای مدیریت کلید متفاوتی برای برقراری تعادل بین کارآیی امنیتی و کارآیی عملیاتی ارائه شده است. در این مقاله ما ابتدا نیازمندیهای امنیتی و عملیاتی شبکههای حسگر بیسیم را بررسی میکنیم و سپس 8 پروتکل توافق کلید اشنور، q- مرکب، ینر، دوو، لیپ، شل، پانجا و یانگ را از جهت پاسخگویی به این نیازمندیها مورد بررسی و مقایسه قرار میدهیم. در انتها پیشنهادهایی برای انتخاب یک پروتکل مناسب در کاربردهای پدافندی، به کاربران ارائه میکنیم.